هیچ حیا نمی کنند. شخص اول مملکت از چانه زنی پشت پرده خسته شده آشکارا چانه زنی برای بخشایش رقبای هم مسلک ش را به جلوی چشم مردم آورده است.
این «خواص» که بچه اش را فراری داده و نتوانسته محلل جمهوری اسلامی بشود ، صد البته میر حسین موسوی و یا شیخ کروبی نیست. آنها در دید خامنه ای جایی ندارند. منتها وقاحت بی نهایت خامنه ای باعث شده که آشکارا در مقابل حق حیات ، از رقبایش درخواست به رسمیت شناختن نتیجه انتخابات را داشته باشد.
باز هم می گویم ، «خواص» کسی نیست که دوفاکتو احمدی نژاد را در بیانیه هفدهم ش قبول کرده همین طور کسی نیست که می گوید کارمندان اطلاعات احمدی نژاد از جانش حفاظت نمی کنند. «خواص» کسی ست که احمدی نژاد را هیچ وقت هم قد و قواره خودش ندیده که حتی در قبال انواع و اقسام اتهام زنی ها به خود و خانواده ش ، جواب ش را بدهد ، بلکه به پدر معنوی ش نامه شکایت آمیز نوشت. این «خواص» باید قبول کند که انتخابات سالم بود ، تا آقای خامنه ای راضی شود.خواننده می بایست از خود بپرسد چرا؟
اشتباه خامنه ای ظاهرا این ست که واقعا جنبش خیابان را مربوط به «خواص» می داند. او فکر می کند که واقعا سرنخ مخالفین در دستان خواص است. این «خواص» که صفتی هوشمندانه برای این عمود خیمه نظام است ، نشان می دهد که برای ادامه سلطه مادی و معنوی بر جمهوری اسلامی ، همکاری آن خواص لازم است. در عین حال این صحبت های امروز خامنه ای نشان می دهد که «خواص» قبل تر ها شیطنت هایی برای جارو کردن جمهوری اسلامی از زیر پای خامنه ای صورت داده ، یا لااقل توانسته اند خامنه ای را متقاعد کنند که چنین بوده.
به دید نویسنده ،برای جنبش برابری خواهی سبز ایران ، این ساخت و پاخت ها کاملا بی تاثیر است.دلیل به صحنه آمدن ش نه برای تضعیف روحیه هواداران جنبش است ، نه برای میدان دهی به رهبران سابقا حکومتی این جنبش. دعوایی ست که حداکثر می شود بر سر نتیجه ش شرط بندی کرد.
Posted by KAVEH on ژانویه 20, 2010 at 15:11
باسلام
بالاخره این آخوندا اعتراف کردند جزو اربابها(خواص) هستند و باقی مردم رعیت
Posted by محمد جواد شکری on ژانویه 20, 2010 at 17:16
دقیقا باهات موافقم که خواص فقط یعنی هاشمی، ولی فکر می کنم هاشمی بهرحال در پیدایش و شکل گیری این جنبش مستقیم و غیرمستقیم نقشهایی داشته، اما چه قدرش رو نمی دونم
Posted by بیانکونرو on ژانویه 21, 2010 at 23:29
نظر شما قابل احترام است و ناقض نوشته بنده نیست. من تنها نوشتم که جنبش امروز خیابان ، گسستی دایمی از خواص یافته است. احتمالا فرضیه حامیان رهبری که گناه اصلی را بر گردن خواص و دفتر مطالعات استراتژیک ش در ریاست جمهوری که خانه ای امن برای سلسله جنبان دوم خرداد شد می اندازند.
Posted by م ر ی م on ژانویه 23, 2010 at 07:16
تحلیلتان گرچه کوتاه اما درخور بود. خامنهای هرگز تحلیل درستی از اوضاع نداشته. به عنوان نمونه از ریاست جمهوری مهندس موسوی به عنوان سوپاپ اطمینانی برای حکومت متزلزل خودش میتوانست استفاده کند. کسانی مثل من رأی دادن برایشان تثبیت حکومتی بود که از ریشه تا شاخه فاسد و ناموجه است. اما به دلایلی که حتماً میدانید رأی دادیم. مطمئناً میتوانید تخمین مقبولی از تعداد افرادی شبیه من داشته باشید. به این جماعت، روشنفکران حاشیهنشین و بسیاری دیگر را هم باید اضافه کرد. اما حتی این هم اخرین بیتدبیری و بلاهت خامنهای نبود. او و همپالکیهایش نمیتوانند سدی در برابر جنبش سبز و حتی روند سکولار شدن جامعه باشند. این ضرورت تاریخ است و غیرقابل اجتناب دستکم به دست کسانی که از بیرون از جریان سودای هدایت و مهار آن را دارند ممکن نیست.
با شما موافق ام که هاشمی هم در این سالها شیطنتهایی کرده. تحلیل من این است که زد و بندهای تمام این سالها و پشتپردههایی که گاه از پرده برون افتادهاند میان خامنهای و هاشمی مانع از اقدام مستقیم این دو علیه هم است. خامنهای آشکارا مشتاق کاستن از قدرت و حتی حذف هاشمی است اما هاشمی برگهای برندهای دارد. هاشمی هم حتی اگر بخواهد نمیتواند اقدام مشابهی بکند چون خامنهای هم از او برگهایی دارد. بنابراین قشون درجه دو و سه وارد میدان شده اند و به نفع اربابشان در جهت حذف آن دیگری یا دستکم جلب احترام و اعتبار از این مسیر میکوشند.
با این همه اینها هیچکدام مسیر جنبش را عوض نمیتوانند کرد.
Posted by بیانکونرو on ژانویه 23, 2010 at 10:06
تحلیل شما از نوشته سردستی من به مراتب دقیق تر روابط را توضیح داده است. از شما سپاسگذارم.