نوستال دوران جاهلیت

یک ژانری در فیلم های هزره نگاری بود ، که ما بچه بودیم و از طریق ش با جنسیت آشنا شدیم ، کجا رفته است؟

می دانید کدام را می گویم؟ یک فیلم هایی بود اغلب اروپایی ساز ، دست مایه داستان یک سری شوخی روحوضی بود به اضافه کلی خانم خوشگل و خوش هیکل . یک خانم دکتر دلربایی می رفت می شد دکتر یک دهکده که توش همه مردان عسرت دل و دیده داشتند. بعد همه می افتادند که سر از جزییات خصوصی خانم دکتر در بیاورند ، دوربین هم به همین بهانه همراهشان می شد تا خانم دکتر را به «نمایش» بگذارد. این سبک را می گویم.

کجایند آن مردان بی ادعا؟ نکند به دلیل عدم حمایت های مسولين مهجور مانده یا دور از جان به بهانه جشنواره ای نبودن منسوخ شده باشد ! ما تا هفده هیجده سالگی هم به لطف دیش ترک ماهواره های آنالوگ ، شنبه شب ها مستفیض می شدیم ،‌بماند که آن فیلم های دوبله شده روی بتامکس چیز دیگری بود. جمع می شدیم با همسالان خانه یکی مان و فیلمی که از زیر تشک پدر و مادر کش رفته شده بود را می گذاشتیم و هم می خندیدیم و هم فیض می بردیم.

البته یک موقع با موضع «بنی هیل» فقید اشتباه نشود ها ، در قیاس با اونها ، بنی هیل در حکم میان پرده بود.

جوانی کجایی ؟ در جوانی مان هم چیزی نبودیم.

4 responses to this post.

  1. Posted by siavash78 on فوریه 17, 2010 at 06:58

    دکتر خدا بگم چه کارت کنه. اون فیلم که گفتی اسمش «مرسی خانم دکتر» بود و از سری فیلم های معروف لاندا بزانکا.

    یادش به خیر!

    پاسخ

  2. سلام

    چه به دل می خورَد این واژگانِ بی هدف!

    بنده همین یکی دو روزه، این فیلم را دست یکی از فیلم فروشان خیابان نشین استراق نظر نموده ام!

    پاسخ

    • خوشا به سعادت تان قربان. ژانر هرزه نگاری به واقع دچار بیشترین تغییرات در یک دو دهه اخیر شده است طوری که واقعا چشمان میان سبک قدیم و جدید دو دو می زند و نمی داند کدام یک بر حق بودند. به هر صورت مایه خوشبختی ست که دست فروشان «جنس دل» را هم عرضه می کنند
      شاد باشید

      پاسخ

بیان دیدگاه